صنایع پایین دست فولاد

صنعت فولاد به‌عنوان یکی از صنایع مادر کشور، صنایع بالادستی و پایین‌دستی بسیاری را در برمی‌گیرد

صنایع بالادست این صنعت شامل استخراج و بهره‌برداری معادن و تبدیل سنگ‌آهن به کنسانتره، گندله و آهن‌اسفنجی است و پایین‌دست آن نیز شامل بخش‌هایی مانند آهن‌آلات ساختمانی، لوله و پروفیل، خودروسازی، انتقال سیالات، صنایع بسته‌بندی و … می‌شود که هر یک به نوبه خود می‌توانند زمینه اشتغالزایی بسیاری را فراهم کنند. میزان اشتغالزایی در صنایع پایین‌دستی صنعت فولاد چندین برابر آن در صنایع بالادست است.

قدرت اشتغالزایی در صنعت فولاد

صنعت فولاد به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد فرصت‌های شغلی نقش بسیاری دارد. منظور از مشاغل مستقیم مشاغلی هستند که در داخل کارخانه‌های فولاد ایجاد می‌شوند و منظور از مشاغل غیرمستقیم، آن دسته از مشاغلی است که به‌منظور تامین مواد اولیه کارخانه و همچنین تسهیل خرید و فروش محصول کارخانه و … ایجاد می‌شود.

درباره ظرفیت اشتغالزایی در صنعت فولاد مسعود محمد، کارشناس فولاد در گفت‌وگو با صمت اظهار کرد: در صنعت فولاد استاندارد خاصی در زمینه اشتغالزایی وجود دارد، چنانکه به ازای هر هزار تن تولید فولاد در کارخانه، برای یک نفر اشتغال ایجاد می‌شود.

برای مثال یک واحد ۵۰۰ هزار تنی می‌تواند برای ۵۰۰ نفر اشتغال ایجاد کند. البته در برخی واحدهای کشور که دارای ظرفیت‌های بالاتر نیز هستند میزان اشتغالزایی از حد استاندارد نیز بالاتر است؛ هرچند این نوع اشتغالزایی چندان نمی‌تواند برای واحد فولادی مطلوب به‌شمار رود و سبب ایجاد هزینه‌های اضافی برای آن واحد می‌شود. از این‌رو واحدهایی که قصد دارند اقتصادی و براساس استاندارد پیش بروند باید بیش از نیاز کارخانه نیرو به‌کار نگیرند.

محمد در ادامه با اشاره به میزان اشتغالزایی غیرمستقیم در واحدهای فولادی، عنوان کرد: در واحدهای فولادی به ازای هر نفر که به‌طور مستقیم اشتغالزایی می‌شود برای ۱۵ نفر اشتغالزایی غیرمستقیم داریم. برخی شرکت‌ها تامین‌کننده و برخی خدماتی و همچنین بعضی شرکت‌ها نیز که خریدار محصول هستند مشاغل غیرمستقیم واحدهای فولادی به شمار می‌روند. از این‌رو، به‌طور میانگین یک کارخانه فولاد ۱۵ برابر کارکنان خود قدرت اشتغالزایی غیرمستقیم دارد.

میزان اشتغالزایی صنعت فولاد در کشورهای توسعه‌یافته بسیار کمتر از کشورهای در حال توسعه است زیرا ایجاد واحدهای تولیدی در این کشورها برمبنای اشتغال و اشتغالزایی انجام نمی‌شود و واحدهای تولیدی آنها به‌طور مکانیزه و براساس ربات بنا نهاده می‌شوند و مبنای تولید آنها بیشتر بر ارتقای کیفیت محصولات تاکید دارد.

از این‌رو موضوع ایجاد واحدهای فولادی کشورهای توسعه‌یافته با کشور جهان سوم یا در حال توسعه متفاوت است زیرا به‌طورکلی موضوع اشتغال برای کشورهای پیشرفته مطرح نیست و آنها درصدد هستند به سمت اتوماسیون پیش بروند و به محصولات فولادی کیفیت بیشتری ببخشند؛ بنابراین تولید فولادهای خاص را در دستورکار دارند، فولادهایی که بسیار گران‌قیمت هستند و ارزش‌افزوده بالاتری به همراه دارند و از آنجا که مصرف این فولادها در صنایع خاص کاربرد دارد می‌تواند هزینه اولیه را نیز جبران کند اما در کشور ما سعی بر این است که با حفظ کیفیت از طریق این واحدها اشتغالزایی کنند.

در زنجیره فولاد به‌هر اندازه که از معدن دور می‌شویم به تعداد افرادی که مشغول کار می‌شوند، افزوده می‌شود؛ در نتیجه وقتی به محصول نهایی در فولاد می‌رسیم بیشترین میزان اشتغالزایی را داریم و در محصول نهایی دیگر میزان اشتغالزایی، میلیون تن محاسبه نمی‌شود، بلکه به‌صورت هزار تن محاسبه می‌شود برای مثال کارخانه‌ای که ۴۰۰ هزار تن میلگرد تولید می‌کند برای ۴۰۰ نفر ایجاد اشتغالزایی دارد.

فولاد آلیاژی نیز نوعی نوردکاری است و میزان اشتغالزایی آن با حلقه‌های دیگر فولاد چندان متفاوت نیست.
توسعه صنعت راهبردی فولاد در کشور ایران را از کشوری وابسته و وارد کننده این محصول مهم به کشوری تولید کننده و صادر کننده فولاد بدل کرده که خود موتور محرک و عاملی برای گسترش بسیاری از صنایع پایین دستی و بالا دستی مرتبط با فولاد است از انواع صنایع وابسته به متالورژی و ریخته گری تا کارخانه‌های ساخت انواع لوازم خانگی تا واحد‌های تولیدی قطعه سازی و صنایع ساختمانی و دیگر فعالیت‌های اقتصادی که همگی از کاهش وابستگی به واردات و اشتغال گسترده مستقیم و غیر مستقیم صنعت راهبردی فولاد حکایت دارد.

منطقه ویژه اقتصادی لامرد از ظرفیت مناسبی برای ایجاد و توسعه صنایع پایین دست فولاد برخوردار است.